محل تبلیغات شما



به عنوآنِ فرزند اولِ خآنوآده و به عنوآن بزرگ ترین خوآهر، ایمان دارم که بزرگ ترین خوآهر 

علآوه بر این که یک خوآهره، یک #مآدر هم هست مآدرِ خوآهر برآدرـآی کوچیک تر

شبیه مآمآن برآشون غصه می خوره به فکرشون هست شبیه یک مآدر 

براشون تلآش می کنه و به اندآزه ی یک مآدر از خوشحآلشون خوشحآل می شه و از 

نآرآحتی شون قلب و جآنش در آتیش می سوزه مثل یک مآدر دغدغه ی آینده شون رو 

دآره و مآنند یک مآدر دلش برآشون می سوزه  

+ برآی من که این جوریه وآقعن حس می کنم بچه هآم هستن !

 


مهر مآه بـآ تولد همسرِ خوآهرم در 1 مهر شروع شد و بآ تولد بـآبآم در 12 مهر 

ادآمه یآفت و بآ تولد برآدرم در 29 آبآن تموم شد و از فردا حکومت آبآنی هآ

شروع می شه !

حکومتی که بآ تولد برآدر کوچیکه ی نآنآزم در 5 آبآن شروع می شه و بآ تولد 

همسر مهربآن و عزیزتر از جآنم در 29 آبآن ادامه می یآبد و بآ تولد خوآهر شوهر جآن 

در 30 آبآن به پآیآن می رسه ! 

کلن این دو مآه مآهآی پربرکتی برآی مآ و البته پر هزینه است ! 


چرا من هیچ وخ آدم منظم و مرتبی نمی شم ؟!

همیشه دور و ورم شلوغ و به هم ریخته و شه اس !  هیچ وقت هیچی سر جاش 

نیس هیچ وقت چیزی رو راحت پیدآ نمی کنم ! 

این شگی این جآنب چیز جدیدی نیس بلکه کآملن مسبوق به سآبقه اس !

از بچگی همینی بودم که الـآن هستم ! 


​​​​​​ینی گرمای شمآل دقیقن الآن بآ گرمآی بوشهر برآبری می کنه ! 

رطوبت به قدری بآلآس کِ لبآس پهن کنی تآ سه روز هم خشک نمی شه ! 

جآرو رو گذآشته بودم تو حیآط پشتی چن روز بعدش رفتم برش دآرم دیدم جوآنه زده 

و سبز شده ! 

به خودی خود شرشر عرق می ریزی . ینی دیگه کولر مولر هم جواب نمی ده ! 

شوهر شمآلی داشتن درسته یه سری مزآیآ دآره امآ یه عیب هم دآره و اون رطوبت بسیآر 

عجیب شمآله ! :|

+ نآبود شدم از شدت گرمآ ! 


خونه مون رو پیدآ کردیم ! :)

اوآیل مردآد می ریم تو خونه ی خودمون یِ خونه ی خوشگلِ دوست دآشتنیِ دو خوآبه ی

نآز . :دی :دی :دی فقط یِ مشکلی دآره  5 / 6 فرش می خوره ! 

اینم خرج جدیدمون ! :|

امآ وسآیلم خیلی خوشملن ! 


پآیان جهنمیِ 97 و تنش و اضظرآب و نگرآنی و ضجه برای از دست دآدنِ عزیزآنت و فضآی 

 

مرگ آورِ بیمآرستآن و شروعِ سرد و سنگینِ 98 و امید و اشک و التمآس !

 

+ خدآ مآدرم رو بهمون برگردوند !

++ چشمآی مآدرم منو خوآهد کشت چشمآش آتیشم می زد چشمایی کِ نگرانی و زخم 

و درد ازشون می بآرید !


یِ آشی پختم کِ دست و پآ و انگشت و سر و دم ـتون رو بآهآش می خورید . ! :دی

دیشب بآزش گذآشتم و گذآشتمش بآ شعله ی کم وآسه خودش تآ صبح بپزه

یِ لعآبی اندآخته کِ دوس دآرم خودمو بندآزم توش تآ بلکه سیرآب شم ! :دی

احسآس می کنم این کِ بریزم تو کآسه سیرآبم نمی کنه و بآ قآشق بخورم سرآبم نمی کنه ! :دی

 

+ یِ آش لریِ خوشمزه ! :دی


الآن عین جنآزه هآ رو تختم افتآدم و اگر فکر کنید من می تونم ت بخورم  :|

جمعه امتحآن زبآن انگلیسی دآرم و اصلن آقآ من وآقعن دلم یِ استرآحث درست و حسآبی

می خوآد ولی متأسفآنه بآید زبآن بخونم ! :| خوآب و استرآحت و خورآک هم تعطیل ! :|

+ این چ زندگیه آخی ! :|

من دلم خوآب می خوآد و استرآحت ولی نمی تونم استرآحت کنم خیلی وقته دلم

استرآحت می خوآد ! :( تآ کی سآعت 4:30 بلند شم از خوآب و همش درس و کآر و بدبختی ؟! :(

+ تآ کی ؟! :(

 


شما هم این جوری هسین که وقتی شبآ می خوآیین بخوآبین کلی فکر و خیآل به ذهنتون می آد ؟! تآ حآلا شده یه چیزی یه کسی یه مسأله ای که قبلن خیلی نآرآحتتون کرده یآدتون بیآد ؟! یآدتون بیآد و هیچ وخ هم دلتون صآف نشه شده ؟! + برای پرنده شده ! یآدم می آد گآهی گآهی یآدم می آد و نآرآحت می شم و هیچ وقت هم نشده دلم صآف بشه ! آدم کینه ای نیستم نبودم و نیستم امآ این که یآدم می آد ته دلم صآف نمی شه .
بالاخره اومدم بلآگفآ بعد از مدت هآ ! ویندوز لپ تآپم رو عوض کرده بودم ینی همسرجآن زحمتش رو کشید امآ خیلی زحمت کشید چون دو بآر عوضش کرد در این دو مآه ! منم اینقده کآر و بآر دآشتم که نشد ! آقآ اصلن نمی دونید که خردآدِ جآن و عزیز آمد و تولد پرنده جآن گذشت ! بآز یک 17 خردآدِ دیگر رفت ! همسر جآن زحمتِ یک تولدِ خودمونی و کرونآیی رو کشیده بود به خآطر کرونا سعی کردیم بآ چیزآیی که تو خونه دآریم خوش بآشیم .
آخرین بآری که مآدرم اینا رو دیدم آبآن مآه 98 بود بآ همسرجآن برنآمه ریزی کرده بودیم که 9 اسفند من برم پیششون و دم عید همسرجآن بیآد و دو هفته ی دیگه بآ هم پیششون بآشیم امآ از شانس این بیمآریِ کوفتی یعنی کرونآ اومد و تمآم برنآمه هآ به خودی خود کنسل شد . ! + وآقعن همه مثل منن که از 23 بهمن بیرون نرفتم ؟! :|
نمی خوآم منفی نگر بآشم امآ واقعن آخر سآل هآ کلن چن سآلیه برآم پر از استرس و فشآر شدن ! دوس ندآرم به خودم یآدآوری کنم که سه چهآر سآل گذشته چه اتفآقی در آخر سآل ـآ افتآده چون حتآ یآدآوریشون نآراحتم می کنه هم به صورت خآص هم به صورت عآم کلن مسخره شده ! الآنم بیمآری کرونآ و ترس و استرسِ عزیزآنت . در این گیر و دآر این کرونآ یه دفه فآمیل عزآدآر شوند ! این که آدمی سر حآل و خوب بآشه امآ یه دفه در عرض چند ثآنیه سکته کنه و از دنیآ بره .
این چن وقته وآقعن کآر و اینآ خیلی زیآد بود یآ همش مهمونی بودیم و یآ مهمون دآشتیم ! بهترین قسمت دی مآه این بود که پدرم اومد و چن روزی مهمون مآ بود وقتی دیدمش بی اختیآر گریه می کردم و وقتی رفت قلبم دآشت می ایستاد سآری وسط میدون خزر بآ صدآی بلند گریه می کرد و منو بغل کرده بود و قلب من دآشت از سینه بیرون می زد اونم از شدت نآراحتی اصلن نفسم وآقعن بند اومده بود دلم نمی خوآس بآبآم بره
این روزـآ همش کآر می کنم خونه مون رو به دلآیلی عوض کردیم و از حدود دو هفته پیش اسبآب کشی هآمون شروع شد منتهآ به درجه ی اعلآی خستگی رسیدم . ! خونه ی جدید تآزه رنگ شده بود و کآبینت کآریآش و مسخره بآزیآش کلی کثیف کاری دآشت و من چون وسوآس دآشتم سر خآک و خل ؛ مث خنگول ـآ گفتم می خوآم خودم خوب تمیز کنم ! خلآصه هر چی تمیز می کنم هنوز تموم نشده امآ تموم می شه ! :| :| + 29 آبان تولد همسر مهربآنم بود
خونه ی بآبآت ک می آی تآزه متوجه می شی خوآبِ خونه ی بآبآ چقده بهت می چسبه ! :) اصلن یه چیز دیگه اس خوآبِ خوب و رآحت ! نمی شه نصف نصف بآشه ؟! نصف خونه ی شوهر بخوآبیم نصف خونه ی بآبآ ؟! مزه ی این خونه یه چیز دیگه اس اصلن ! هوآ به شدت سرد و بآرونی ! عآشق پآییز و زمستونم عآشق هوآی سرد و بآرونی م ! خدآیآ شکرت !

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها